کربلا لطفی بکن
کربلا! گردی به روی ما بپاش
تا که این ابنِ یزید ها حُر شوند
کربلا! در کوره ات مارا بپز
شاید این خشت های گِل آجر شوند
کربلا! این شاخه های پیر را
ول نکن تا اینچنین انبُر شوند
کربلا کاری بکن جوری شود
دشمنان از دوست هامان دلخور شوند
کربلا! مارا تمامی گریه کن
چشم ما باید همه شُرشُر شوند
گریه بر هر درد بی درمان دواست
گریه می باید که سنگها دُر شوند
کربلا! لطفی بکن تا جام مان
در محرم از ولایت پُر شوند
شیعه به خون عزیزان به ما رسید
با مرگ سرخ شهیدان به ما رسید
از بیشمار حیله ابلیس ها گذشت
تا این امانت انسان به ما رسید
تا که خدای غدیر برگزیدمان
فریاد عاصی شیطان به ما رسید
اسلام و خمر را چو به یک جام هم زدند
بر نیزه معنی قرآن به ما رسید
ما گرچه یکهزار سال دیرتر آمدیم ولی
گوی و میانه میدان به ما رسید
ما با عنایت حق روسفید شدیم
در پاسداشت حق چو دوران به ما رسید
آی حُرّ ! مواظب باش وقت توبه نگذرد
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
یزیدیان قطعنامه ها را صادر کرده اند. محاصره را تنگ تر کرده اند.
کسانی که زمانی هم پیمان حسین بوده اند و هم رزم و هم سنگرش اکنون در سپاه دشمن و از جانب دشمن سینه به سینه حسین ایستاده اند؛ نیرو بسیج می کنند و به کف خیابانها می ریزند.
مطهری فرموده بود: یزید زمان خودت را بشناس، شمر زمان خودت را بشناس؛ یزید آن روز ها مرد، شمر آنروزها مردپ
امروز حسین ع بر تریبون صدا زد: «من تمام قصدم جذب حد اکثری و دفع حد اقلی است »
امروز شمر بیانیه داد که مرا از زندان می ترسانید؟!
امروز عاشوراست و طلحه و زبیر هم آمده اند!
امروز عاشوراست و عایشه نیز!
امروز عاشوراست وقات زده های خوارج هم!
امروز عاشوراست اما قرآن بر سر نیزه کرده اند!
امروز عاشوراست اما عمروعاص عورت خود را برهنه کرده است!
امروز عاشوراست اما در مکه بر سر شکافتن فرق علی پیمان بسته اند!
امروز عاشوراست اما قرار نیست حسین مظلومانه شهید شود
امروز عاشوراست اما امّت سالهاست عاشورا را، لحظه لحظه هایش را مرور کرده است
امروز عاشوراست اما امّت سالهاست عاشورا را، لحظه لحظه هایش را اشک ریخته است
امروز عاشوراست اما امّت سالهاست « یا لیتنی کنا معک» گفته است
امروز عاشوراست و امت معنی« یا لیتنی کنا معک» خویش را می داند
امروز عاشوراست اما امت چهره های طلحه و زبیر را در اردوگاه یزید می شناسد
امروز عاشوراست اما امت دلسوزی شمر برای حضرت عباس را باور نمی کند
امروز عاشوراست و ماهواره های شمر و یزید و خولی و عبید الله از هرکه حمایت کنند امت او را هم به شمار دشمنان به شمار می آورد
امروز عاشوراست اما تمام دشمنان علی ع و حسن ع و حسین ع و فرزندانش و تمام دشمنان آخرین فرزندش موعود، در یک جبهه جمع شده اند
امروز عاشوراست و دل می سوزانیم برای حرّ هایی که هنوز دل نکنده اند از اردوگاه دشمن، هنوز نیامده اند به سمت چشمان مهربان حسین
امروز عاشوراست اما عاشورای امروز، عاشورای ما و حسین ما و علی ما
یا صاحب الزمان
سبب غیبت امام زمان (عج) خود ما هستیم! [در محضر بهجت:1/91]
به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان باقی می مانند و ثابت قدم هستند، عنایات و الطاف خاصی می شود. [در محضر بهجت:1/102]
هر کدام در فکر حوایج شخصی خود هستیم، و به فکر آن حضرت [امام زمان (علیه السلام)] – که نفعش به همه برمی گردد و از اهمّ ضروریّات است - نیستیم! [در محضر بهجت:2/27]
از گناه ما و به خاطر اعمال ما است که آن حضرت [حضرت حجّت (علیه السلام)]، هزار سال در بیابان ها در به در و خائف است! [در محضر بهجت:2/44]
هر کس که برای حاجتی به مکان مقدّسی مانند مسجد جمکران می رود، باید که اعظم حاجت نزد آن واسطۀ فیض، یعنی فرجِ خود آن حضرت را از خدا بخواهد. [در محضر بهجت:2/119]
خدا می داند در دفتر امام زمان (عج) جزو چه کسانی هستیم! کسی که اعمال بندگان در هر هفته دو روز (روز دوشنبه و پنجشنبه) به او عرضه می شود. همین قدر می دانیم که آن طوری که باید باشیم، نیستیم! [در محضر بهجت:2/120]
با این که ارتباط و وصل با آن حضرت و فرج شخصی، امر اختیاری ما است – به خلاف ظهور و فرج عمومی - با این حال چرا به این اهمّیت نمی دهیم که چگونه با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم؟![در محضر بهجت:2/134]
کار آفتاب، اِضائه [نورافشانی] است هر چند پشت ابر باشد. حضرت صاحب (عج) هم همین طور است، هر چند در پس پردۀ غیبت باشد!... چشم ما نمی بیند، ولی عده ای بوده و هستند که می بینند و یا اگر نمی بینند، ارتباطی با آن حضرت دارند. [در محضر بهجت:2/134]
آیا می شود رئیس و مولای ما حضرت ولیّ عصر (عج) محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟! او در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم و در عین حال، خود را تابع آن حضرت بدانیم؟![در محضر بهجت:2/181]
ای کاش می نشستیم و دربارۀ این که حضرت غائب (علیه السلام) چه وقت ظهور می کند، با هم گفتگو می کردیم، تا لااقلّ از منتظرین فرج باشیم! [در محضر بهجت:2/188]
اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود را بشناسند و به آن پناه ببرند، آیا امکان دارد که از آن ناحیه، مورد عنایت واقع نشوند؟![در محضر بهجت:2/256]
با این که به ما نه وحی می شود نه الهام، به آن واسطه ای که به او وحی و الهام می شود توجه نمی کنیم؛ در حالی که در تمام گرفتاری ها – اعمّ از معنوی و صوری، دنیوی و اُخروی - می توان به آن واسطۀ فیض [حضرت حجّت (علیه السلام)] رجوع کرد. [در محضر بهجت:2/271]
حضرت غائب (عج) دارای بالاترین علوم است؛ و اسم اعظم بیش از همه در نزد خود آن حضرت است. با این همه، به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: برای من دعا کنید! [در محضر بهجت:2/299]
راه خلاص از گرفتاری ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّ عصر (عج)؛ نه دعای همیشگی و لقلقۀ زبان... بلکه دعای با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه. [در محضر بهجت:2/347]
سؤال: این حقیر مشتاق زیارت امام عصر حضرت حجّت بن الحسن العسکری (عج) می باشم، از حضرت عالی تقاضا دارم که مرا دعا کنید که به این سعادت نائل شوم!
جواب: زیاد صلوات، اهدای وجود مقدّسش نمایید، مقرون با دعای تعجیل فرجش؛ و زیاد به مسجد جمکران مشرّف شوید، با ادای نمازهایش. [به سوی محبوب:59]
ما طلاب باید در این فکر باشیم که چگونه می توانیم یک امضا و تأییدی از مولایمان حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) بگیریم؟! یعنی چگونه درس بخوانیم، و چگونه رفتار کنیم، که مولایمان ما را امضا و تأیید کند؟![بهجت عارفان:202]
برگرفته از سایت ایه الله بهجت
از شعار بدم میاد
چقدر پول خرج میکنی فلان کتاب داستان رو
یا فلان کتاب علمی رو بخونی اما شده تا حالا
رو جلد یه کتاب نوشته باشه
حماسه حسینی
پیام ها عاشورا
و...
بعد ببینیش حتی شده بری ورق بزنیش
حالا خریدنش پیشکش
واقعا امام حسین دوبار مظلوم هستند
یکبار در روز عاشورا به دست ملعونان کشته شدند
ویکبار هم
در طول تاریخ هدف ایشان از پامشون پایمال شد
دیگه نمیخوام فلسفه بچینم
فقط میخوام بگم
یاحسین جان
مولا ما از بچگی تو حسینه ها و توی هیئتای مذهبی بودیم وسینه
میزدیم واستون
یاد اون روزهایی که دم میگرفتیم
ای اهل حرم پیر و علمدارنیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
اونوقت مجلس پر میشد از عطر حضرت عباس ع
اللهم عجل لولیک الفرج
آقا!نکند آمدنت بسته به این رفتن ماست.....
ای امام نازنین! یادت بخیر
-آسمانی بر زمین!- یادت بخیر
نوح من! طوفانت عالم را گرفت
راه گمراهی آدم را گرفت
کشتی ات شد منجی نوع بشر
بانگ توحیدت نویدی بر سحر
دیده بود شیطان اکبر خواب خوش
از همان ریگان که دیدی تا به بوش
که: جهان یک دهکده ست، ما کدخدا
رنج، شمارا وثمر با کدخدا
کدخدا خود را خدا نامیده بود
خواب نمرودی برامان دیده بود
این غرور، شیطانرا مدهوش کرده بود
مخلصین را او فراموش کرده بود
تو امام مخلصین! پرچم به دست
از می عشق خدایی مست مست
آمدی بالای بام دهکده
تا ببینندت تمام دهکده
پرچم الله اکبر را زدی
تا بجنگی تازه سنگر را زدی
ما هنوز هم داخل آن سنگریم
مخلصانه پیروان رهبریم
یا امام بعد از تو سخت شد کارمان
مدتی آشفته شد افکارمان
جامعه سرگرم و دسته دسته شد
رهبر از اوضاع مان دلخسته شد
هرچه می گفت؛ به به و چه چه بلی
بود، عمل هرگز نمی دید او ولی
همّه پشت رهبری اما به حرف
همدل و همپای رهبر تا به حرف
آمد اما عاقبت مردی شریف
یک تنه فوجی ز دشمن را حریف
بار دیگر آرمانت زنده شد
قلب یاران از امید آکنده شد
شد ولایت را چونان سدی سترگ
مردِ ریز اندامِ پرکارِ بزرگ
معتقد، دلسوز و خوب و باسواد
عشق من محمود احمدی نژاد
###
از دموکراسی نمی آید بدم
با تساهل هم نمی گویم بدم
گفتمان هم گفته ای است خیلی قشنگ
توسعه از هردو نوع، خوش آب و رنگ
ما تمام این مسائل را امام!
می پذیریم با ولایت والسلام
با ولایت ما نمی ترسیم ز کس
ما چنینیم تا که می آید نفس
یادگار توست ولایت یا امام
جان فدایش و فدایت یا امام
یادگار تو جهانی گشته است
و جهان آخر زمانی گشته است
انقلاب تو شده مال جهان
بوی مهدی می دهد حال جهان
ایرانیم
آیا شماآدم موفقی هستید یا نه، دچارناامیدی شده اید و نمی دانید بااین زندگی سخت و طاقت فرسا چه کنید؟
متأسفانه ، عده زیادی از ما جوانان به دلیل نشناختن خود و مشکلات و نارسایی هایی که دامنگیرمان شده است، موفقیت را امری دور و دست نیافتنی می دانیم . برای همین بسیاری از ما به دنبال یافتن راه های کسب موفقیت هستیم .
برای دستیابی به موفقیت، عوامل زیادی دخیل است . از مهمترین این عوامل پدر و مادر و سطح درآمد و سواد آنها است که درجه و اعتبار و پایگاه اجتماعی فرد و فرزندان را تعیین می کند و به ویژه در دوره کودکی و نوجوانی تاثیر گذار است؛ اما از دوره جوانی به بعد، این فرد است که نقش اساسی در رسیدن به موفقیت و یا نرسیدن به آن دارد .
دراینجا به بررسی عواملی می پردازیم که به موفقیت یک جوان کمک می کنند .
1- خود شناسی
پیامبراسلام حضرت محمد (ص) در حدیثی عمیق فرموده است: کسی که خود را بشناسد، به یقین خدا را نیز خواهد شناخت.
اما خودشناسی برای یک جوان چگونه میسر می شود و چه ابزاری می خواهد؟ خود شناسی، شناخت و درک عوامل شخصیتی، امکانات، استعداد و شرایط اجتماعی است و برای این کار لازم است توانایی ها و استعدادها و قدرت فرد، مشخص و در صورت امکان مکتوب شود و سپس نقایص و ضعف ها از دوستان و آشنایان پرسیده شود. اگر واقعاً می خواهید دراین راه موفق شوید، فهرستی از نقاط ضعف و قوت خود را تهیه و آنها را با هم مقایسه کنید. اگر نقاط ضعف شما غلبه داشت، بدون سرزنش خود، تصمیم بگیرید که به بهتر شدن ، فکر و عمل کنید.
2- دوستی با خود
3- بخشش
آرامش روحی و روانی انسان در بخشایش خود و دیگران به دست می آید. بی دلیل نیست که می گویند بخشش از بزرگان است؛ یعنی عفو و گذشت از کسانی است که روح بلند و شخصیت جا افتاده دارند. بخشیدن خود و دیگران، نیرو و وقتی را که باید صرف اندیشیدن به راههای کینه ورزی و انتقام شود، صرف ساختن دنیایی بهتر و آینده ای روشن تر می کند.از فردا می توانید به این راهکارها فکر کنید و آن را سرلوحه کارهای روزمره خود قرار دهید . به امتحان کردنش می ارزد.